وناخواسته واتفاقی در خیابان خانمی را تنه زد .
زن اورا فحش وناسزا ی بسیار گفت وقتی که خسته شد واز کلام ایستاد
تولستوی کلاهش را بر داشت وبه او احترامی کرد وگفت :
من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار دستپاچه وشرمگین شده بود گفت :
چرا زودتر خودتان را معرفی نکردید ؟!
تولستوی در جواب گفت :
شما غرق در معرفی خودتان بودید ومجال این کار را به من نمی دادید .؟!
منبع : جُنگ ادبی..مهرنوش جمشيدي